سى و هفتم و نيز در عدّة الدّاعى نقل كرده كه اين رقيه را براى حفظ زراعت خربزه و خيار و ساير زراعتها از ضرر كرم و جانورى كه آن را فاسد مى كند و كيفيت آن چنانست كه بنويسد بر چهار پارچه نى يا چهار رقعه و بگذارد در چهار نى و بگذارد آنها را در چهار طرف مزرعه
اَيهَا الدُّودُ اَيهَا الدَّوابُّ وَالْهَوامُّ وَالْحَيواناتُ اُخْرُجُوا مِنْ هذِهِ
اى کرمها و اى جانورها و حشرات و حيوانات بيرون رويد از اين
الاَْرْضِ وَالزَّرْعِ اِلَى الْخَرابِ كما خَرَجَ ابْنُ مَتّى مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ فَاِنْ لَمْ
زمين و درخت به زمين ويرانه اى چنانچه برون رفت يونس از شکم ماهى و اگر بيرون
تَخْرِجُوا اَرْسَلْتُ عَلَيكمْ شُواظاً مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ [ساً] فَلا تَنْتَصِرانِ اَلَمْ تَرَ
نرويد مى فرستم بر شما شعله اى از آتش و دود که يارى نشويد آيا نديدى آنانکه
اِلَى الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ اُلْوُفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا
بيرون رفتند از خانه هاشان از ترس مرگ و هزاران نفر بودند خدا بديشان گفت بميريد
فَماتُوا اُخْرُجُوا مِنْها فَاِنَّك رَجيمٌ فَخَرَجَ مِنْها خآئِفاً يتَرَقَّبُ سُبْحانَ الَّذى
و مردند بيرون رويد که تو رانده اى ، پس ترسان و نگران بيرون رفت منزه است خدائى که
اَسْرى بِعَبْدِهِ لَيلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَْقْصى كاَنَّهُمْ يوْمَ
برد بنده اش را شبانه از مسجدالحرام تا مسجداقصى ، گويا روزى که
يرَوْنَها لَمْ يلْبَثُوا اِلاّ عَشِيةً اَوْضُحيها فَاَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنّاتٍ وَ عُيونٍ وَ
آنها رستاخير را ببينند بسر نبرده اند جز شبانگاه يا بامدادى ، پس بيرون کرديم آنان را از باغها و چشمه ها و
زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كريمٍ وَ نَعْمَةٍ كانُوا فيها فاكهينَ فَما بَكتْ عَلَيهِمُ السَّماءُ
زراعتها و مقام گرامى و نعمتى که در آن کامياب بودند و گريه نکرد بر آنها آسمان
وَالاَْرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرينَ اُخْرُجْ مِنْها فَما يكونُ لَك اَنْ تَتَكبَّرَ فيها فَاخْرُجْ
و زمين و مهلت داده نشدند، بيرون رو که نباشد تو را که تکبّر ورزى در آن بيرون رو
اِنَّك مِنَ الصّاغِرينَ اُخْرُجْ مِنْها مَذْؤ ماً مَدْحُوراً فَلَنَاءتِينَّهُمْ بِجُنُودٍ لاقِبَلَ
که تو از زبونانى بيرون شو از آن مذموم و مطرود که سپاهيانى بسويشان آريم که تحمل آن نيارند
لَهُمْ وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها اَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِروُنَ
و از آنجا به ذلت بيرونشان کنيم که زبون شوند