|     |     |  EN |   AR   

پانزدهم : مناجات پارسايان

پانزدهم : مناجات پارسايان

پانزدهم : مناجات پارسايان در مفاتیح الجنان

  • ۲۲:۱ ۱۳۹۸/۱۲/۱۶
به نام خداى بخشاينده مهربان
اِلهى اَسْكنْتَنا داراً حَفَرَتْ لَنا حُفَرَ مَكرِها وَعَلَّقَتْنا بِاَيدِى الْمَنايا
خدايا ما را در خانه اى جا داده اى که سر راه ما گودالهاى نيرنگ را کنده و در دامهاى فريب خود ما را
فى حَباَّئِلِ غَدْرِها فَاِلَيك نَلْتَجِىءُ مِنْ مَكاَّئِدِ خُدَعِها وَبِك نَعْتَصِمُ
به چنگالهاى مرگ آويخته پس به سوى تو پناه آوريم از دامهاى فريبش و به تو نگهدارى جوئيم
مِنَ الاِْغْتِرارِ بِزَخارِفِ زينَتِها فَاِنَّهَا الْمُهْلِكةُ طُلاّبَهَا الْمُتْلِفَةُ حُلاّلَهَا
از مغرور شدن به زر و زيور آراسته اش زيرا که دنيا جويندگانش را به هلاکت اندازد و واردين خود را نابود کند
الْمَحْشُوَّةُ بِالاْفاتِ الْمَشْحُونَةُ بِالنَّكباتِ اِلهى فَزَهِّدْنا فيها
آکنده است از بلا و زيان و پر است از رنج و سختى خدايا پس ما را در دنيا پارسا کن
وَسَلِّمْنا مِنْها بِتَوْفيقِك وَعِصْمَتِك وَانْزَعْ عَنّا جَلابيبَ مُخالَفَتِك
و به وسيله توفيق و نگهدارى خود ما را از شرورش سالم بدار و بيرون آر از بر ما جامه هاى مخالفت
وَتَوَلَّ اُمُورَنا بِحُسْنِ كفايتِك وَاَوْفِرْ مَزيدَنا مِنْ سَعَةِ رَحْمَتِك
و نافرمانيت را و با حسن کفايت خود امور ما را سرپرستى فرما و از رحمت وسيع خود سهميه عطاى ما را افزون گردان
وَاَجْمِلْ صِلاتِنا مِنْ فَيضِ مَواهِبِك وَاغْرِسْ فى اَفْئِدَتِنا اَشْجارَ
و جايزه هاى ما را از سرچشمه پرفيض مواهبت نيکو گردان و بنشان در دلهاى ما درختهاى
مَحَبَّتِك وَاَتْمِمْ لَنا اَنْوارَ مَعْرِفَتِك وَاَذِقْنا حَلاوَةَ عَفْوِك وَلَذَّةَ
محبتت را و کامل گردان بر ما انوار درخشنده معرفتت را و بچشان به ما شيرينى عفو و لذت
مَغْفِرَتِك وَاَقْرِرْ اَعْينَنا يوْمَ لِقاَّئِك بِرُؤْيتِك وَاَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيا مِنْ
آمرزشت را و ديدگانمان را در روز قيامت به مشاهده جمالت روشن کن و دوستى دنيا را از دلهاى ما
قُلُوبِنا كما فَعَلْتَ بِالصّالِحينَ مِنْ صَفْوَتِك وَالاْبْرارِ مِنْ خاَّصَّتِك
بيرون کن چنانچه درباره برگزيدگانت و نيکان از خواص درگاهت چنين کردى
بِرَحْمَتِك يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَيا اَكرَمَ الاْكرَمينَ
به رحمتت اى مهربانترين مهربانان و اى کريم ترين کريمان
مُناجات منظومه حضرت اميرالمؤ منين علىّ بن ابيطالب عليه الصَّلوة وَالسَّلام منقول از صحيفه علويه
به نام خداى بخشاينده مهربان
لَك الْحَمْدُ يا ذَاالْجُودِ وَالْمَجْدِوَالْعُلى تَبارَكتَ تُعْطى مَنْ تَشاءُ وَتَمْنَعُ ستايش تورا است اى صاحب جود و بزرگى و بلندى بزرگى تو را است كه بهر كه خواهى بدهى و يا بازگيرى اِلهى وَخَلاّقى وَحِرْزى وَمَوْئِلى اِلَيك لَدَى الاِْعْسارِ وَالْيسْرِ اَفْزَعُ اى معبود و آفريدگار و پناه و نگهدار من بدرگاه تو در سختى و آسانى پناه برم اِلهى لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطيئَتى فَعَفْوُك عَنْ ذَنْبى اَجَلُّ وَاَوْسَعُ خدايا اگر خطايم بزرگ و زياد است ولى گذشت تو از گناه من بزرگتر و وسيعتر است اِلهى لَئِنْ اَعْطَيتُ نَفْسِىَ سُؤْلَها فَها اَنَا فى رَوْضِ النَّدامَةِ اَرْتَعُ خدايا اگر من از خواهش نفس پيروى كنم پس در آن حال من در چراگاه پشيمانى مى چرم اِلهى تَرى حالى وَفَقْرى وَفاقَتى وَاَنْتَ مُناجاتِى الخَفِيةَ تَسْمَعُ خدايا خود تو حال من و ندارى و تهيدستيم را بينى و تو رازهاى پنهان مرا مى شنوى اِلهى فَلا تَقْطَعْ رَجاَّئى وَلا تُزِغْ فُؤ ادى فَلى فى سَيبِ جُودِك مَطْمَعٌ خدايا پس اميدم را قطع مكن و منحرف مساز به نوميدى دلم را كه من طمعكار باران سخايت هستم اِلهى لَئِنْ خَيبْتَنى اَوْ طَرَدْتَنى فَمَنْ ذَااَّلذى اَرْجُو وَمَنْ ذا اُشَفِّعُ خدايا اگر نوميدم سازى يا از درگاهت برانى پس به چه كسى اميد داشته باشم و كه را شفيع گردانم اِلهى اَجِرْنى مِنْ عَذابِك اِنَّنى اَسيرٌ ذَليلٌ خائِفٌ لَك اَخْضَعُ خدايا از عذاب خود پناهم ده كه براستى من اسير و خوار و ترسان و خاضع درگاه توام اِلهى فَآنِسْنى بِتَلْقِينِ حُجَّتى اِذا كانَ لى فِى الْقَبْرِ مَثْوَىً وَمَضْجَعٌ خدايا بوسيله تلقين دليل و حجتم با من انس گير در آن هنگام كه در گور منزل و ماءوى گيرم اِلهى لَئِنْ عَذَّبْتَنى اَلْفَ حِجَّةٍ فَحَبْلُ رَجاَّئى مِنْك لا يتَقَطَّعُ خدايا اگر هزار سال مرا عذاب كنى ولى باز رشته اميد من از درگاه تو قطع نمى شود اِلهى اَذِقْنى طَعْمَ عَفْوِك يوْمَ لا بَنُونَ وَلا مالٌ هُنا لِك ينْفَعُ خدايا مزه گذشتت را به من بچشان در آن روز كه نه فرزندان و نه مال در آنجا سود بخشد اِلهى لَئِنْ لَمْ تَرْعَنى كنْتُ ضائِعاً وَاِنْ كنْتَ تَرْعانى فَلَسْتُ اُضَيعُ خدايا اگر تو مراعاتم نكنى يكسره از بين رفته ام و اگر تو مراعاتم كنى ضايع نگردم اِلهى اِذا لَمْ تَعْفُ عَنْ غَيرِ مُحْسِنٍ فَمَنْ لِمُسىَّءٍ بِالْهَوى يتَمَتَّعُ خدايا اگر بنا شود جز از نيكوكار نگذرى پس كيست اميد گنهكارى كه به هواى نفس كامرانى كرده اِلهى لَئِنْ فَرَّطْتُ فى طَلَبِ التُّقى فَها اَنَا اِثْرَ الْعَفْوِ اَقْفُو وَاَتْبَعُ خدايا اگر در جستجوى پرهيزكارى كوتاهى كردم ولى اينك بدنبال گذشت تو مى گردم و آنرا مى جويم اِلهى لَئِنْ اَخْطاْتُ جَهْلاً فَطالَما رَجَوْتُك حَتّى قيلَ ما هُوَ يجْزَعُ خدايا اگر از روى نادانى خطا كردم پس چه بسيار اميدوار به تو بوده ام بطورى كه درباره ام گفتند باك ندارد اِلهى ذُنُوبى بَذَّتِ الطَّوْدَ وَاْعتَلَتْ وَصَفْحُك عَنْ دَنْبى اَجَلُّ وَاَرْفَعُ خدايا گناهانم برتر و بلندتر از كوههاى بزرگ گشته ولى چشم پوشى تو از گناه من بزرگتر و برتر است اِلهى ينَحّى ذِكرُ طَوْلِك لَوْعَتى وَذِكرُ الْخَطايا الْعَينَ مِنّى يدَمِّعُ خدايا ياد بخشش تو سوز درونم را بِبَرد و ياد گناهان چشمانم را اشگبار كند اِلهى اَقِلْنى عَثْرَتى وَامْحُ حَوْبَتى فَاِنّى مُقِرُّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ خدايا لغزشم را ببخش و گناهم را محو كن زيرا كه من به گناه اقرار داشته و ترسان و نالانم اِلهى اَنِلْنى مِنْك رَوْحاً وَراحَةً فَلَسْتُ سِوى اَبْوابِ فَضْلِك اَقْرَعُ خدايا صفا و آسايشى از جانب خود به من ببخش كه من جز درهاى فضل تو را نكوبم اِلهى لَئِنْ اَقْصَيتَنى اَوْ اَهَنْتَنى فَما حيلَتى يا رَبِّ اَمْ كيفَ اَصْنَعُ خدايا اگر دورم كنى يا بى اعتنائيم كنى پس ديگر چه چاره كنم پروردگارا و يا چه بكنم ؟ اِلهى حَليفُ الْحُبِّ فى اللَّيلِ ساهِرٌ يناجى وَيدْعُو وَالْمُغَفَّلُ يهْجَعُ خدايا آنكه با دوستى تو دست بگريبانست شب را همه بيدار و در مناجات و دعا است ولى غافل يكسره در خواب اِلهى وَهذَا الْخَلْقُ ما بَينَ نائِمٍ وَمُنْتَبهٍ فى لَيلِهِ يتَضَرَّعُ خدايا اين مردم هم يك دسته شبها خواب و دسته اى بيدار و به تضرع مشغولند وكلُّهُمُ يرجُو نَوالَك راجِياً لِرَحْمَتِك الْعُظْمى وَفِى الْخُلْدِ يطْمَعُ و همگى به اميد عطاى تواءند و اميدوار به رحمت بزرگ تو و طمع بهشت برين دارند اِلهى يمَنّينى رَجاَّئى سَلامَةً وَقُبْحُ خَطيئاتِى عَلَىَّ يشَنِّعُ خدايا اميد من مرا آرزومند سلامتى مى كند ولى زشتى گناهانم مرا به رسوايى تهديد مى كند اِلهى فَاِنْ تَعْفُو فَعَفْوُك مُنْقِذى وَاِلاّ فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اُصْرَعُ خدايا اگر بگذرى گذشت تو نجات بخش من است وگرنه من با اين گناه مهلك به نابودى درافتم اِلهى بِحَقِّ الْهاشِمىِّ مُحَمَّدٍ وَحُرْمَةِ اَطْهارٍ هُمُ لَك خُضَّعٌ خدايا به حق محمد هاشمى و به حرمت پاكانى كه به درگاهت خاضعند اِلهى بِحَقِّ الْمُصْطَفى وَابْنِ عَمِّهِ وَحُرْمَةِ اَبْرارٍ هُمُ لَك خُشَّعٌ خدايا به حق محمد مصطفى و پسر عمويش (على ) و به حرمت نيكانى كه بدرگاهت خاشعند اِلهى فَاَنْشِرْنى عَلى دينِ اَحْمَدٍ مُنيباً تَقِياً قانِتاً لَك اَخْضَعُ خدايا مرا بر دين احمد در قيامت برانگيز در حال انابه و پرهيزكارى و فروتنى و خضوع وَلا تَحْرِمَنّى يا اِلهى وَسَيدى شَفاعَتَهُ الْكبْرى فَذاك الْمُشَفَّعُ و مرا محروم مكن اى معبود و آقايم از آن شفاعت بزرگش كه شفاعت او پذيرفته است وَصَلِّ عَلَيهِمْ ما دَعاك مُوَحِّدٌ وَناجاك اَخْيارٌ بِبابِك رُكعٌ و درود فرست بر ايشان تا زمانى كه يكتاپرستى به درگاهت دعا كند و نيكان با تو در مناجات و به درگاهت در ركوعن
و نيز در صحيفه علويه مناجاتى ديگر منظوم از آنحضرت نقل كرده كه اوّل آن يا سامِعَ الدّعاء است چون مشتمل بر كلمات مشكله و لغات غريبه بود وبنابر اختصار است ما آن را ذكر ننموديم.
مناجات كوتاه (سه جمله از سرور ما على عليه السلام در مناجات)
ثلاثَ كلماتٍ مِنْ مَوُلانا عَلىّ عليه السلام فِى المُناجات :
اِلهى كفى بى عِزّاً اَنْ اَكونَ لَك عَبْداً وَكفى بى فَخْراً اَنْ تَكونَ لى
خدايا اين عزت مرا بس است که بنده تو باشم و اين افتخار برايم بس است که تو
رَبّاً اَنْتَ كما اُحِبُّ فَاجْعَلْنى كما تُحِبُّ .
پروردگار منى تو چنانى که من خواهم مرا همچنان کن که تو خواهى .
باب دوّم
فصل اوّل
فضيلت ماه مبارك رجب
بدانكه اين ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند و روايت بسيار در فضيلت آنها واردشده بلكه ازحضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله روايت شده كه ماه رجب ماه بزرگ خداست وماهى در حرمت و فضيلت به آن نميرسد و قتال با كافران در اين ماه حرامست و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است كسى كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودى بزرگ خدا گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنّم بر روى او بسته گردد و از حضرت موسى بن جعفرعليه السلام منقول است كه هر كه يكروز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنّم يكساله راه از او دور شود و هر كه سه روز از آنرا روزه دارد بهشت او را واجب گردد و ايضاً فرمود كه رجب نام نَهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر هر كه يكروز از رجب را روزه دارد البتّه از آن نهر بياشامد و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله فرموده كه ماه رجب ماه استغفار اُمّت من است پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را اَصَبّ مى گويند زيرا كه رحمت خدا در اين ماه بر اُمّت من بسيار ريخته مى شود پس بسيار بگوئيد اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ، و ابن بابويه بسند معتبر از سالم روايت كرده است كه گفت رفتم بخدمت حضرت صادق عليه السلام در اواخر ماه رجب كه چند روز از آن مانده بود چون نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود كه آيا روزه گرفته اى در اين ماه گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا فرمود كه آنقدر ثواب از تو فوت شده است كه قدر آنرا بغير خدا كسى نمى داند بدرستيكه اين ماهيست كه خدا آنرا بر ماههاى ديگر فضيلت داده و حُرمت آنرا عظيم نموده و براى روزه داشتن آن گرامى داشتن را بر خود واجب گردانيده پس گفتم يابْنَ رَسُولِ اللّهِ اگر در باقيمانده اينماه روزه بدارم آيا ببعضى از ثواب روزه داران آن فايز مى گردم فرمود اى سالم هر كه يكروز از آخر اين ماه روزه بدارد خدا او را ايمن گرداند از شدّت سَكراتِ مرگ و از هَوْل بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر كه دو روز از آخر اين ماه روز دارد بر صراط بآسانى بگذرد و هر كه سه روز از آخر اين ماه را روزه دارد ايمن گردد از ترس بزرگ روز قيامت و از شدّتها و هَوْلهاى آنروز و بَرات بيزارى از آتش جهنّم به او عطا كنند و بدانكه از براى روزه ماه رجب فضيلت بسيار وارد شده است و روايت شده كه اگر شخص قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه اين تسبيحات را بخواندتا ثواب روزه آن را دريابد.
سُبْحانَ الاِْلهِ الْجَليلِ سُبْحانَ مَنْ لا ينْبَغِى التَّسْبيحُ اِلاّ
منزه است خداى بزرگ منزه است آنکه تنزيه و تسبيح جز براى او شايسته نيست
لَهُ سُبْحانَ الاْعَزِّ الاْكرَمِ سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَهُوَ لَهُ اَهْلٌ
منزه است خداى برتر و کريمتر منزه است آنکه لباس عزت در بردارد و شايسته آن است
اعمال مشتركه ماه رجب
امّا اعمال آن پس بر دو قسم است : قسم اوّل اعمال مشتركه آن است كه متعلّق به همه ماه است و اختصاصى به روز معين ندارد و آن چند امر است :