ترس و اميد
حسن الظن باللّه عن داوود بن شابور :قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، خَفِ اللّه َ خَوفاً يَحولُ بَينَكَ وبَينَ الرَّجاءِ ، وَارجُهُ رَجاءً يَحولُ بَينَكَ وبَينَ الخَوفِ .قالَ : فَقالَ ـ أي أبي ـ : إنَّ لي قَلباً واحِدا إذا ألزَمتُهُ الخَوفَ شَغَلَهُ عَنِ الرَّجاءِ ، وإذا ألزَمتُهُ الرَّجاءَ أشغَلتُهُ عَنِ الخَوفِ .قال : أي بُنَيَّ ، إنَّ المُؤمِنَ لَهُ قَلبٌ بِقَلبَينِ يَرجو بِأَحَدِهِما ويَخافُهُ بِالآخَرِ .
حُسن الظّنّ باللّه ـ به نقل از داوود بن شاپور ـ : لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! چنان از خدا بترس ، كه [ترست] حايل بين تو و رجا باشد و چنان به خدا اميدوار باش ، كه [اميدت] حايل بين تو و ترس باشد» .پسر گفت: اى پدرم! من فقط يك قلب دارم كه هر گاه ترس در آن باشد ، از اميد باز مى دارد و هر گاه اميدوارى در آن باشد، از ترس باز مى دارد.لقمان گفت: «اى پسرم! مؤمن ، دو قلب در يك قلب دارد ، كه با يكى اميدوار است و با ديگرى مى ترسد».
حسن الظن باللّه : ص 97 ح 133 ، شعب الإيمان : ج 2 ص 18 ح 1046 .