|     |     |  EN |   AR   

سخن حكيمانه لقمان درباره نپرسيدن

سخن حكيمانه لقمان درباره نپرسيدن

المستدرك على الصحيحين ـ به نقل از اَ نَس ـ : لقمان عليه السلام نزد داوود عليه السلام بود كه او داشت ...

  • ۱۳:۵۶ ۱۳۹۸/۱۲/۲۴
سخن حكيمانه لقمان درباره نپرسيدن
متن عربی
المستدرك على الصحيحين :قالَ أنَسٌ : إنَّ لُقمانَ عليه السلام كانَ عِندَ داوُدَ وهُوَ يَسرُدُ الدِّرعَ ، فَجَعَلَ يَفتِلُهُ هكَذا بِيَدِهِ ، فَجَعَلَ لُقمانُ عليه السلام يَتَعَجَّبُ ويُريدُ أن يَسأَلَهُ ، ويَمنَعُهُ حِكمَتُهُ أن يَسأَلَهُ ، فَلَمّا فَرَغَ مِنها صَبَّها عَلى نَفسِهِ فَقالَ : نِعمَ دِرعُ الحَربِ هذِهِ .فَقالَ لُقمانُ : الصَّمتُ مِنَ الحِكمَةِ وقَليلٌ فاعِلُهُ، كُنتُ أرَدتُ أن أسأَلَكَ فَسَكَتُّ حَتّى كَفَيتَني .
ترجمه فارسی
المستدرك على الصحيحين ـ به نقل از اَ نَس ـ : لقمان عليه السلام نزد داوود عليه السلام بود كه او داشت با دست خودش زره مى بافت. لقمان [كه زره نديده بود ، ]در شگفت بود و مى خواست از او بپرسد ؛ ولى حكمتش مانع مى گرديد. وقتى داوود عليه السلام كارش تمام شد، زره را بر دوش خود انداخت و گفت: اين ، چه زره جنگىِ خوبى است!لقمان گفت: «سكوت ، از حكمت است ؛ ولى رعايت كننده آن ، اندك است. تصميم گرفته بودم كه از تو بپرسم ؛ ولى ساكت شدم تا اين كه تو خودت كفايتم كردى [و پاسخم را دادى]» .
المستدرك على الصحيحين:ج2 ص458 ح3582؛ مجمع البيان:ج8 ص496.