مقدمه
رُوِىَ أنَّ مُوسى عليه السلام قالَ:
يارَبِّ دُلَّنى عَلى عَمَلٍ إذا أنَا عَمِلتُهُ نِلْتُ بِهِ رِضاكَ.
فَأوحَى اللّه ُ إلَيهِ: يَابْنَ عِمرانَ! إنَّ رِضاىَ فى كُرهِكَ وَلَن تُطيقَ ذلِكَ...
فخرَّ مُوسى ساجِداً باكِياً فَقالَ:
يارَبِّ خَصَصْتَنى بِالكَلامِ وَلَم تَكَلَّمْ بَشَراً قَبلى وَلَمْ تَدُلَّنى عَلى عَمَلٍ أنالُ بِهِ رِضاكَ!
فَأوحَى اللّه ُ إلَيهِ: إنَّ رِضاىَ فى رِضاكَ بِقَضائى.
روايت شده است كه حضرت موسى عليه السلام عرض كرد:بار پروردگارا! مرا به كارى راهنمايى كن كه اگر آن را به جاى آورم، رضايت تورا به دست آورده باشم.
خداوند به او وحى فرمود كه: اى پسر عمران! همانا خشنودى من در ناخشنودى توست و تو طاقت آن را ندارى...
موسى گريه كنان به سجده افتاد و عرض كرد: پروردگارا! تو مرا به سخن گفتن با خودت مفتخر نمودى و پيش از من با هيچ بشرى سخن نگفتى، اما اكنون مرا به كارى كه به سبب آن به رضاى تو برسم راهنمايى نمى كنى؟!
پس خداوند به او وحى فرمود: همانا خشنودى من در خرسندى تو به قضاى من است.
ميزان الحكمه به نقل از غرر الحكم: ص 6344