خدا دادگر است
قصص الأنبياء : قالَ عُزَيرٌ عليه السلام : يا رَبِّ ، إنّي
نَظَرتُ في جَميعِ اُمورِكَ و إحكامِها فعَرَفتُ عَدلَكَ بِعَقلي ، و بَقِيَ بابٌ لَم أعرِفْهُ : إنَّكَ تَسخَطُ عَلى أهلِ البَلِيَّةِ فتَعُمُّهُم بِعَذابِكَ و فيهِمِ الأطفالُ ! ··· فقيلَ لَهُ : يا عُزَيرُ ، إنَّ القَومَ إذا استَحَقُّوا عَذابي قَدَّرتُ نُزولَهُ عِندَ انقِضاءِ آجالِ الأطفالِ ، فماتَ اُولئكَ بِآجالِهِم و هَلَكَ هؤلاءِ بِعَذابي .
قصص الأنبياء : عُزَير عليه السلام عرض كرد : پروردگارا! من در تمام كارهاى تو و
استوارىِ آنها انديشيدم و با خِردم به عدالت تو پى بردم، اما يك موضوع هست كه نمى توانم آن را بفهمم و آن اين است كه تو بر سزامندانِ بلا خشم مى گيرى ولى عذاب خود را شامل همگان از جمله كودكان آنها نيز مى گردانى [چرا]؟··· گفته شد: اى عزير! هرگاه مردمى سزاوار عذاب من شوند، فرود آمدن آن را در زمانى مقدّر مى كنم كه عمر كودكان نيز به سر آمده باشد. در نتيجه، كودكان بر اثر سر آمدن عمرشان مى ميرند و گنهكاران بر اثر عذاب من .
قصص الأنبياء : 240/308 .