غيبت و دين
عنه صلى الله عليه و آله : يُؤتى بأحَدٍ يَومَ القِيامَةِ يُوقَفُ بينَ يَدَيِ اللّه ِ و يُدفَعُ إلَيهِ كتابُهُ فلا يَرى حَسَناتِهِ ، فيقولُ : إلهي ، ليسَ هذا كتابِي ! فإنّي لا أرى فيها طاعَتي ؟ ! فيقالُ لَهُ : إنّ رَبَّكَ لا يَضِلُّ و لا يَنسى ، ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغتِيابِ الناسِ . ثُمّ يُؤتى بآخَرَ و يُدفَعُ إلَيهِ كتابُهُ فَيَرى فيهِ طاعاتٍ كثيرَةً ، فيقولُ : إلهي ، ما هذا كتابِي ! فإنّي ما عَمِلتُ هذهِ الطَّاعاتِ ! فيقالُ : لأنَّ فلانا اغتابَكَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ إلَيكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كار نامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند. عرض مى كند : الهى! اين كار نامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود : پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى آورند و كار نامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند : الهى! اين كار نامه من نيست! زيرا من اين طاعات را به جا نياورده ام! گفته مى شود : فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم.
جامع الأخبار : 412/1144.