مناجات امام زين العابدين عليه السلام
عنه عليه السلام : يا إلهي، لَو بَكَيتُ إلَيكَ حتّى تَسقُطَ أشفارُ عَينَيَّ ، و انتَحَبتُ حتّى يَنقَطِعَ صَوتي ، و قُمتُ لكَ حتّى تَتنَشِرَ قَدَماي ، و رَكَعتُ لكَ حتّى يَنخَلِعَ صُلبي ، و سَجَدتُ لَكَ حتّى تَتَفَقَّأَ حَدَقَتاي ، و أكَلتُ تُرابَ الأرضِ طُولَ عُمري ، و شَرِبتُ ماءَ الرَّمادِ آخِرَ دَهري ، و ذَكَرتُكَ في خِلالِ ذلكَ حتّى يَكِلَّ لِساني ، ثُمّ لَم أرفَعْ طَرفي إلى آفاقِ السَّماءِ استِحياءً مِنكَ ، ما استَوجَبتُ بذلكَ مَحوَ سَيِّئةٍ واحِدَةٍ مِن سَيِّئاتي ، و إن كُنتَ تَغفِرُ لي حِينَ أستَوجِبُ مَغفِرَتَكَ ، و تَعفو عَنّي حِينَ أستَحِقُّ عَفوَكَ ، فإنّ ذلكَ غَيرُ واجِبٍ لي باستِحقاقٍ .
امام زين العابدين عليه السلام : معبودا! اگر به درگاه تو چندان بگريم كه پلك هاى دو چشم من بيفتد و چندان زار زنم كه صدايم بريده شود و چندان در برابر تو بايستم كه پاهايم ورم كند و چندان برايت ركوع كنم كه استخوان پشتم از هم بگسلد و چندان برايت سجده كنم كه تخم چشمانم از كاسه برون افتد و در همه عمرم خاك زمين را بخورم و تا پايان زندگانيم آب تيره بنوشم و در اين ميان چندان به ياد تو گويا باشم كه زبانم از كار بيفتد و آنگاه از شرم تو گوشه چشمم را به اطراف آسمان نيندازم، با اين همه سزاوار آن نباشم كه گناهى از گناهان من پاك شود. و اگر مستوجب آمرزش تو شوم و تو مرا بيامرزى و مستحق بخشش تو شوم و تو مرا ببخشايى، اين آمرزش و بخشايش از روى استحقاق من لازم نگشته است.
الصحيفة السجّاديّة : الدعاء 16 .