يارى جستن از خدا
عنه عليه السلامـ مِمّا دَعا بِهِ يَومَ الجَمَل قَبلَ الواقِعَةِ ـ:أسأَ لُكَ بِاسمِكَ الَّذي عَلا أن تَمُنَّ عَلَيَّ بِواجِبِ شُكري نِعمَتَكَ ، رَبِّ ما أحرَصَني عَلى ما زهَّدتَني فيهِ وحَثَثتَني عَلَيهِ ، إن لَم تُعِنّي عَلى دُنيايَ بِزُهدٍوعَلى آخِرَتي بِتَقوىهَلَكتُ .
رَبّي دَعَتني دَواعِي الدُّنيا مِن حَرثِ النِّساءِ وَالبَنينَ فَأَجَبتُها سَريعا ورَكَنتُ إلَيها طائِعا ، ودَعَتني دَواعِي الآخِرَةِ مِنَ الزُّهدِ وَالاِجتِهادِ فَكَبَوتُ لَها ، ولَم اُسارِع إلَيها مُسارَعَتي إلَى الحُطامِ الهامِدِ وَالهَشيمِالبائِدِ وَالسَّرابِ الذّاهِبِ عَن قَليلٍ .
امام على عليه السلامـ در دعايى در روز جَمَل ، پيش از وقوع جنگ ـ:به حقّ آن نام بلندت ، از تو درخواست مى كنم كه بر من منّت نهى تا وظيفه شكرگزارى نعمتت را به جاى آورم.
پروردگارا! چه آزمندم من به آنچه تو مرا نسبت بدان ترغيب به زهد كردى و بر اين ، تشويقم نمودى! اگر به من كمك نكنى كه در دنيايم زهد بورزم و براى آخرتم تقوا بيندوزم ، نابود خواهم شد.
پروردگار من! دعوتگران (انگيزه هاى) دنيا، از زن و فرزند، مرا فرا خواندند و من به سرعت ، اجابتشان كردم و با ميل ، به دنيا گراييدم. و دعوتگران آخرت، از زهد و كوشش در عبادت، مرا فرا خواندند و من صداى آنها را خاموش كردم و آن سان كه به سوى خاشاك خشكيده و خسى كه بر باد مى رود و سرابى كه به زودى از ميان مى رود (دنيا) شتافتم ، به سوى آن دعوتگرها نشتافتم.
مُهج الدعوات : ص 126 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 235 ح 9 .