زَمزَم، فراوان، بسیار، زیاد، سرشار، مملو و وافر (خصوصاً آب) و نیز به معنای گوارا و شیرین هم به کار می رود. زمزم در فارسی به معنای «آهسته آهسته»، و واژۀ زمزمه از آن گرفته شده است، در مروج الذهب مسعودی است که:
زمزمت الفرس علی زمزم و ذاکر من سابقها الاقدم
زمزم، نام چاه مشهوری در مسجدالحرام است.
ـ و نیز نام آب همان چاه است.
ـ و نیز نام دیگر چاه «ارهاب» در مدینه، که در حرّه غربی و کنار قبر مخروبۀ «اسماعیل بن ولید» قرار داشته است.
منبع: دانشنامه حج، رضا کریمی واقف، 1392، انتشارات جامی