فصل دهم: حكمت هاى جامع
محبوب القلوب :قالَ لُقمانُ : يا بُنَيَّ ، ما عِندَ اللّه ِ ـ تَعالى ـ أفضَلُ مِنَ العَقلِ ، وما تَمَّ عَقلُ امرِئٍ حَتّى تَكونَ فيهِ عَشَرَةُ خِصالٍ : الكِبرُ مِنهُ مَأمونٌ ، وَالرُّشدُ مِنهُ مَأمولٌ ، نَصيبُهُ مِنَ الدُّنيا القوتُ ، وفَضلُ مالِهِ مَبذولٌ ، التَّواضُعُ أحَبُّ إلَيهِ مِنَ الكِبرِ ، الذُّلُّ أحَبُّ إلَيهِ مِنَ العِزِّ ، لا يَسأَمُ مِن طَلَبِ العَفوِ طولَ عُمُرِهِ ، ولا يَقدُمُ في طَلَبِ الحَوائِجِ مَن قَبلَهُ ، يَستَكثِرُ قَليلَ المَعروفِ مِن غَيرِهِ ، ويَستَقِلُّ الكَثيرَ مِن نَفسِهِ ، وَالخَصلَةُ العاشِرَةُ وهِيَ الَّتي يُنارُ بِها مَجدُهُ ، ويَعلو قَدرُهُ يَرى أنَّ جَميعَ النّاسِ خَيرٌ مِنهُ وأنَّهُ شَرُّهُم .
محبوب القلوب :لقمان گفت : «پسرم ! نزد خداى متعال ، چيزى برتر از خرد نيست و خردِ هيچ مردى كامل نمى گردد ، مگر اين كه در او ده ويژگى باشد : از تكبّر در امان باشد ؛ به هدايت او اميدى باشد ؛ بهره او از دنيا ، به اندازه قوت باشد ؛ زيادىِ دارايى اش را ببخشد ؛ فروتنى ، نزد او دوستْ داشتنى تر از تكبّر باشد ؛ افتادگى ، نزد او دوستْ داشتنى تر از بزرگى باشد ؛ در طول عمرش ، از آمرزش خواهى به ستوه نيايد ؛ در درخواست نيازمندى ها ، از نفر قبل از خود (نيازمندتر از خود) ، پيشى نگيرد ؛ خوبىِ اندك ديگران را بسيار شمارد و [خوبىِ] بسيار خود را اندك شمارد . ويژگىِ دهم ـ كه با آن ، عظمت او مى درخشد و ارزش او بالا مى رود ـ اين است كه همه مردم را بهتر از خود و خود را بدتر از همه آنان ببيند» .
محبوب القلوب ، ج 1 ، ص 205 .