دادخواهى از خود
عنه عليه السلام ـ من كِتابهِ للأشتَرِ ـ : و شُحَّ بنَفسِكَ عَمّا لا يَحِلُّ لكَ ؛ فإنّ الشُّحَّ بالنَّفسِ (الأنفُسِ) الإنصافُ مِنها فيما أحَبَّت أو كَرِهَت ···
أنصِفِ اللّه َ و أنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ و مِن خاصَّةِ أهلِكَ و مَن لكَ فيهِ هَوىً مِن رَعيّتِكَ ، فإنَّكَ إلاّ تَفعَلْ تَظلِمْ ! ···
و تَفَقَّدْ اُمورَ مَن لا يَصِلُ إلَيكَ مِنهُم مِمّن تَقتَحِمُهُ العُيونُ ، و تَحقِرُهُ الرِّجالُ ، ففَرِّغْ لاُولئكَ ثِقَتَكَ مِن أهلِ الخَشيَةِ و التَّواضُعِ، فليَرفَعْ إلَيكَ اُمورَهُم ، ثُمّ اعمَلْ فيهِم بالإعذارِ إلَى اللّه ِ يَومَ تَلقاهُ ؛ فإنَّ هؤلاءِ مِن
بَينَ الرَّعِيَّةِ أحوَجُ إلَى الإنصافِ مِن غَيرِهِم ، و كُلٌّ فأعذِر إلَى اللّه ِ في تأدِيَةِ حَقِّهِ إلَيهِ .
امام على عليه السلام ـ در فرمان خود به مالك اشتر ـ نوشت : آنچه را كه براى تو حلال نيست از نفْس خويش دريغ دار؛ زيرا دريغ داشتن از نفْس، واداشتن او به پيمودن راه انصاف است در آنچه دوست مى دارد يا نمى پسندد···
حقّ خدا و مردم را از خودت و خويشان و نزديكانت و هر رعيتى كه مورد توجه و علاقه توست، بستان؛ زيرا اگر چنين نكنى ستم كرده اى!···
به كار كسانى از آنان كه دستشان به تو نمى رسد ـ همانان كه به چشم نمى آيند و مردم آنان را كوچك و حقير مى شمارند ـ رسيدگى كن و براى اين كار فردى را كه مورد اعتماد تو و خدا ترس و متواضع است بگمار تا مشكلات آنان را به گوش تو برساند. آنگاه درباره آنان بدان گونه عمل
كن كه روزى كه به ديدار پروردگار مى روى عذرت پذيرفته باشد؛ زيرا اين گروه از مردم به انصاف و دادگرى محتاجتر از ديگرانند. پس با گزاردن حقّ هر يك از اينان در پيشگاه خدا عذر و حجّتى داشته باش.
نهج البلاغة : الكتاب 53 .