امّ سلمه
حَكيمُ بنُ سَعدٍ :ذَكَرنا عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ رضى الله عنهعِندَ اُمِّ سَلَمَةَ ، قالَت : فيهِ نَزَلَت :«إنَّما يُريدُ اللّه ُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أهلَ البَيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطهيرًا».
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ : جاءَ النَّبيُّ صلي الله عليه و آله إلى بَيتي ، فَقالَ : لا تَأذَني لِأَحَدٍ ، فَجاءَت فاطِمَةُ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَها عن أبيها ، ثُمَّ جاءَ الحَسَنُ ، فَلَم أستَطِع أن أمنَعَهُ أن يَدخُلَ عَلى جَدِّهِ واُمِّهِ ، وجاءَ الحُسَينُ ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَهُ ، فَاجتَمَعوا حَولَ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله عَلى بِساطٍ ، فَجَلَّلَهُم نَبِيُّ اللّه ِ بِكِساءٍ كانَ عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : هؤُلاءِ أهلُ بَيتي ، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهيرًا ، فَنَزَلَت هذِهِ الآيَةُ حينَ اجتَمَعوا عَلَى البِساطِ .
قالَت : فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّه ِ ، وأنَا ؟ قالَت : فَوَاللّه ِ ما أنعَمَ ، وقالَ : إنَّكِ إلى خَيرٍ .
حكيم بن سعد:نزد امّ سلمه از على بن ابى طالب نام برديم. امّ سلمه گفت: آيه:«إنّما يريدُ اللّه ُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أهْلَ البيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطْهيراً»درباره او نازل شده است. امّ سلمه گفت: پيامبر اكرم به خانه من آمد و گفت: به هيچ كس اجازه دخول نده. پس فاطمه آمد و من نتوانستم مانع از رفتن او نزد پدرش شوم. به دنبال او حسن آمد و نتوانستم از رفتن او نزد جدّ و مادرش جلوگيرى كنم، سپس حسين آمد و جلوى او را نيز نتوانستم بگيرم. همه آنها بر گليمى گرد پيامبر حلقه زدند و پيامبر خدا عبايى را كه بر دوش داشت بر آنها افكند و سپس فرمود: اينان اهل بيت من هستند، خدايا هر گونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان، پس هنگامى كه بر گليم حلقه زده بودند اين آيه نازل شد. امّ سلمه مى گويد: عرض كردم يا رسول اللّه ! من چه؟
او [امّ سلمه] مى گويد: به خدا قسم پيامبر نفرمود آرى، بلكه گفت: تو به سوى خير، روانى.
تفسير الطبريّ : 12 / الجزء 22 / 8 .