اندرزهاى عيسى عليه السلام
عنه عليه السلام : بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : مَن نَظَرَ إلَى الحَيَّةِ تَؤُمُّ أخاهُ لِتَلدَغَهُ و لَم يُحَذِّرْهُ حتّى قَتَلَتْهُ فلا يَأمَنْ أن يَكونَ قَد شَرِكَ في دَمِهِ ،و كذلكَ مَن نَظَرَ إلى أخيهِ يَعمَلُ الخَطيئةَ و لَم يُحَذِّرْهُ عاقِبَتَها حتّى أحاطَت بهِ فلا يأمَنْ أن يَكونَ قَد شَرِكَ في إثمِهِ. و مَن قَدَرَ على أن يُغَيِّرَ الظّالِمَ ثُمّ لَم يُغَيِّرْهُ فهُو كفاعِلِهِ ، و كَيفَ يَهابُ الظّالِمُ و قَد أمِنَ بَينَ أظهُرِكُم لا يُنهى و لا يُغَيَّرُ علَيهِ و لا يُؤخَذُ على يَدَيهِ ؟! فمِن أينَ يُقصِرُ الظّالِمونَ أم كَيفَ لا يَغتَرُّونَ ؟ ! فحَسِبَ أن يَقولَ أحَدُكُم : لا أظلِمُ و مَن شاءَ فلْيَظلِمْ ، و يَرَى الظُّلمَ فلا يُغَيِّرُهُ ! فلَو كانَ الأمرُ على ما تَقولونَ لَم تُعاقَبوا مَع الظّالِمينَ الّذينَ لَم
تَعمَلوا بأعمالِهِم حِينَ تَنزِلُ بِهِمُ العَثرَةُ في الدُّنيا .
عيسى عليه السلام : به حق بگويمتان، هر كس مارى را ببيند كه به طرف برادرش مى رود تا او را نيش زند و برادر خود را برحذر ندارد و مار او را بكشد، نبايد خودش را از شركت در خون او مبرّا بداند. همچنين هر كه ببيند برادرش گناه مى كند و او را از عاقبت آن برحذر ندارد تا گناه او را فرا گيرد، از شركت در گناه وى مبرّا نيست، هر كس بتواند جلو ستمگر را بگيرد و نگيرد، همچون كسى است كه مرتكب ظلم شده باشد؛ چگونه ستمگر بهراسد با اينكه در ميان شما امنيت دارد و بازش ندارند و جلوى او را نگيرند و دستش را كوتاه نسازند؟! با چنين حالى چگونه ستمگران [از ستمگرى خود ]كوتاه آيند و چگونه مغرور نگردند؟! آيا كافى است كه فردى از شما بگويد: من خود ستم نمى كنم و هر كه خواهد، گو ستم كند ، و ستم را ببيند و جلوى آن را نگيرد؟! اگر چنين باشد كه شما مى گوييد، پس چرا وقتى در دنيا بر ستمگران كيفر و بلا مى رسد شما نيز به همراه آنان مجازات مى شويد در حالى كه
مانند آنها ستم نكرده ايد؟
تحف العقول : 504.