وقف
عنه عليه السلام : إنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله خَرَجَ في جَيشٍ فأدرَكَتهُ القائلَةُ و هُو ما يَلي اليَنبُعَ ، فاشتَدَّ علَيهِ حَرُّ النَّهارِ فانتَهَوا إلى سَمُرَةٍ فعَلَّقوا أسلِحَتَهُم علَيها و فَتَحَ اللّه ُ علَيهِم ، فقَسَّمَ رسولُ اللّه ِ مَوضِعَ السُّمَرَةِ لِعليٍّ في نَصيبِهِ . قالَ : فاشتَرى إلَيها بَعدَ ذلكَ ، فأمَرَ مَملوكِيهِ أن يَفجُروا لَها عَينا ، فخَرَجَ لَها مِثلُ عَينِ الجَزُورِ ، فجاءَ البَشيرُ يَسعى إلى عليٍّ يُخبِرُهُ بالّذي كانَ ، فجَعَلَها عليٌّ صَدَقَةً فكَتَبها :
«صَدَقَةٌ للّه ِ تعالى يَومَ تَبيَضُّ وُجوهٌ و تَسوَدُّ وُجوهٌ ، لِيَصرِفَ اللّه ُ بها وَجهي عَنِ النّارِ ، صَدَقَةٌ بَتَّةٌ بَتْلَةٌ في سَبيلِ اللّه ِ تعالى ، لِلقَريبِ و البَعيةِ .، في السِّلمِ و الحَربِ ، و اليَتامى و المَساكِينِ و في الرِّقابِ» .
امام باقر عليه السلام : رسول خدا صلى الله عليه و آله با سپاهى بيرون رفت ، نيمروز به نزديك ينبع رسيد. گرماى شديد ظهر آن حضرت را مى آزرد. پس به درخت مغيلانى رسيدند و سلاحهاى خود را به آن آويختند. خداوند[در اين جنگ ]فتح و پيروزى نصيب آنان فرمود و رسول خدا صلى الله عليه و آله محلّ آن درخت را سهم على [از غنايم] قرار داد
على عليه السلام بعدا مقدار ديگرى از آن را زمين خريدارى كرد و به سهم خود افزود و به غلامانش دستور داد براى آن اراضى چاه آبى حفر كردند و آب مانند گردن شتر فوران كرد. يك نفر به طرف على دويد و اين خبر را به آن حضرت مژده داد. على عليه السلام آن را صدقه قرار داد و چنين نوشت:
«اين صدقه اى است براى خداوند متعال به خاطر روزى كه در آن عدّه اى رو سپيد و عدّه اى رو سياه مى شوند، تا خداوند به واسطه آن [صدقه ]چهره مرا از آتش دور گرداند؛صدقه اى است قطعى و مسلّم در راه خداوند متعال براى خويش و بيگانه، در زمان صلح و جنگ و براى يتيمان و مستمندان و آزادى بردگان».
كنز العمّال : 46158.