اندرزهاى امام جواد عليه السلام
عنه عليه السلام : كَيفَ يَصنَعُ (يَضيعُ) مَنِ اللّه ُ كافِلُهُ ؟! و كَيفَ يَهرَبُ مَنِ اللّه ُ طالِبُهُ ؟! مَنِ انقَطَعَ إلى غَيرِ اللّه ِ وَكلَهُ اللّه ُ إلَيهِ و مَن عَمِلَ بِغَيرِ عِلمٍ (على غَيرِ عِلمٍ) ما أفسَدَ أكثَرُ مِمّا يُصلِحُهُ . القَصدُ إلَى اللّه ِ تعالى بِالقُلوبِ أبلَغُ مِن إتعابِ الجَوارِحِ بالأعمالِ. مَن أطاعَ هَواهُ أعطى عَدُوَّهُ مُناهُ. مَن هَجَرَ المُداراةَ قارَبَهُ المَكروهُ . مَن لَم يَعرِفِ المَوارِدَ أعيَتهُ المَصادِرُ . مَنِ انقادَ إلَى الطُّمأنينَةِ قَبلَ الخُبَرةِ فَقَد عَرَّضَ نَفسَهُ لِلهَلَكَةِ
و لِلعاقِبَةِ المُتعِبَةِ . مَن عَتَبَ مِن غَيرِ ارتيابٍ اُعتِبَ مِن غَيرِ استِعتابٍ . راكِبُ الشَّهَواتِ لا يُستَقال لَهُ عَثرَةٌ . الثِّقَةُ باللّه ِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ [و ]سُلَّمٌ إلى [كلِّ] .عالٍ . إيّاكَ و مُصاحَبَةَ الشِّرِّيرِ ؛ فإنّهُ كالسَّيفِ المَسلولِ يَحسُنُ مَنظَرُهُ و يَقبُحُ أثَرُهُ . اِتَّئدْ تُصِبْ أو تَكَدْ .إذا نَزَلَ القَضاءُ ضاقَ الفَضاءُ . كَفى بِالمَرءِ خِيانَةً أن يَكونَ أمِينا لِلخَوَنَةِ . (عِزُّ) المُؤمنِ غِناهُ عَنِ الخَلقِ . نِعمَةٌ لا تُشكَرُ كَسَيِّئةٍ لا تُغفَرُ . لا يَضُرُّكَ سُخطُ مَن رِضاهُ الجَورُ . مَن لَم يَرضَ مِن أخيهِ بِحُسنِ النِّيَّةِ لَم يَرْضَ بِالعَطيَّةِ .
امام جواد عليه السلام : چگونه درمانَد كسى كه خداوند كفيل اوست؟! و چگونه بگريزد كسى كه خداوند جوينده (در تعقيب) اوست؟! هر كه به غير خدا روى آورد، خداوند به همو وا گذاردش، و هر كه ندانسته (بدون علم و آگاهى) دست به كارى زند، آنچه خراب مى كند بيشتر از آن چيزى است كه درست مى كند. با دل ها آهنگ خداوند متعال كردن رساننده تر به مقصود است تا با به رنج افكندن جوارح به وسيله عمل. هر كه از هوس خود فرمان برد، دشمن خود را به آرزويش برساند. هر كه از مدارا كردن فاصله گيرد، ناخوشايندى به او نزديك شود. هر كه راه هاى ورود [به كارها] را نداند، راه هاى خروج او را به زحمت اندازد. هر كه پيش از آزمودنْ تن به اعتماد سپارد، خويشتن را در معرض نابودى و فرجام رنج آور قرار
دهد. هركه بى جهت [از كسى ]گله و سرزنش كند، خود به خود هم [از او ]راضى شود. سوار بر مركب شهوات چون به سر درآيد [خدا ]بلندش نكند. اعتماد به خدا بهاى هر گران و ارزشمندى است [ و ]نردبانى براى بالا رفتن به سوى [ هر ]بلندى است.از همنشينى با شخص پليد و شرور بپرهيز؛ زيرا كه چنين شخصى مانند شمشير بركشيده از نيام است كه خوش نما و بد زخم است. [در كارهايت] با تأنّى عمل كن تا به مقصود برسى يا بدان نزديك شوى. هرگاه قضا[ى الهى ]فرود آيد، فضا [بر انسان] تنگ شود. در خيانت كارى انسان همين بس كه امينِ خيانتكاران باشد. عزّت مؤمن در بى نيازى او از خلق است. نعمتى كه شكر آن گزارده نشود، مانند گناهى است كه آمرزيده نشود. خشم كسى كه ستم او را خشنود مى سازد به تو زيانى نرساند. كسى كه حسن نيّت برادرش او را راضى نكند، داد و دهش او نيز وى را راضى نگرداند.
الدرّة الباهرة : 39.