|     |     |  EN |   AR   

سفارش هاى امام صادق عليه السلام

سفارش هاى امام صادق عليه السلام

تحف العقول ـ به نقل از سفيان ثورى ـ : خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيدم و عرض كردم: به من سفارشى (پند ...

  • ۱۳:۵۶ ۱۳۹۸/۱۲/۲۴
سفارش هاى امام صادق عليه السلام
متن عربی
تحف العقول : عن سُفيان الثَّوريِّ : دَخَلتُ علَى الصّادق عليه السلام فقُلتُ لَهُ : أوصِني بوَصيَّةٍ أحفَظُها مِن بَعدِكَ ، قالَ عليه السلام : و تَحفَظُ يا سُفيانُ ؟ قلتُ : أجَلْ يا بنَ بِنتِ رسولِ اللّه ِ . قالَ عليه السلام : يا سُفيانُ، لا مُرُوّةَ لِكَذوبٍ ، و لا راحَةَ لِحَسودٍ ، و لا إخاءَ لِمُلوكٍ ، و لا خُلَّةَ لِمُختالٍ ، و لا سُؤدَدَ .لِسَيِّئِ الخُلقِ ثُمّ أمسَكَ عليه السلام فقُلتُ : يا بنَ بِنتِ رسولِ اللّه ِ ، زِدْني ! فقالَ عليه السلام : يا سُفيانُ ، ثِقْ بِاللّه ِ تَكُن عارِفا ، و ارْضَ بِما قَسَمَهُ لَكَ تَكُن غَنِيّا ، صاحِبْ بمِثلِ ما يُصاحِبونَكَ بهِ تَزدَدْ إيمانا ، و لا تُصاحِبِ الفاجِرَ فيُعَلِّمَكَ مِن فُجورِهِ ، و شاوِرْ في أمرِكَ الّذينَ يَخشَونَ اللّه َ عَزَّ و جلَّ ثُمّ أمسَكَ عليه السلام فقُلتُ : يا بنَ بِنتِ رسولِ اللّه ِ ، زِدْني ! فقالَ عليه السلام : يا سُفيانُ ، من أرادَ عِزّا بِلا سُلطانٍ و كَثرَةً بِلا إخوانٍ و هَيبَةً بِلا مالٍ فلْيَنتَقِلْ مِن ذُلِّ مَعاصي اللّه ِ إلى عِزِّ طاعَتِهِ ثُمّ أمسَكَ عليه السلام فقُلتُ : يا بنَ بِنتِ رسولِ اللّه ِ ، زِدْني ! فقالَ عليه السلام : يا سُفيانُ ، أدَّبَني أبي عليه السلام بثَلاثٍ و نَهاني عَن ثَلاثٍ : فأمّا اللَّواتي أدَّبَني بهِنَّ فإنّهُ قالَ لي : يا بُنَيَّ ، مَن يَصحَبْ صاحِبَ السَّوءِ لا يَسلَمْ ، و مَن لا يُقَيِّدْ ألفاظَهُ يَندَمْ ، و مَن يَدخُلْ مَداخِلَ السَّوءِ يُتَّهَمْ . قلتُ : يا بنَ بِنتِ رسولِ اللّه ِ ، فما الثّلاثُ اللَّواتي نَهاكَ عَنهُنَّ ؟ قالَ عليه السلام : نَهاني أن اُصاحِبَ حاسِدَ نِعمَةٍ ، و شامِتا بمُصيبَةٍ ، أو حامِلَ نَميمَةٍ .
ترجمه فارسی
تحف العقول ـ به نقل از سفيان ثورى ـ : خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيدم و عرض كردم: به من سفارشى (پندى) فرماييد تا بعد از شما آن را به كار بندم. حضرت فرمود: به گوش مى گيرى، اى سفيان! عرض كردم: آرى، اى پسر دخت رسول خدا. فرمود: اى سفيان! دروغگو را مردانگى نيست و حسود را آسايش و شاهان را برادرى و مغرور و متكبر را دوستى و بد اخلاق را سرورى حضرت عليه السلام سپس دم فرو بست. من گفتم: اى پسر دخت رسول خدا! بيشتر بفرما . حضرت فرمود: اى سفيان! به خدا اعتماد كن، تا عارف باشى و به آنچه قسمت تو كرده است خرسند باش، تا توانگر باشى؛ چنان رفاقت كن كه با تو رفاقت مى كنند، تا بر ايمانت بيفزايى و با بدكار همنشينى مكن، كه تو را بدكارى آموزد و در كارهايت با كسانى مشورت كن كه از خداوند عزّ و جلّ مى ترسند سپس دوباره دم فرو بست. گفتم: اى پسر دخت رسول خدا! بيشتر بفرما. فرمود: اى سفيان! هر كه عزّت خواهد بى آنكه پادشاهى داشته باشد و قدرت خواهد بى آنكه برادرانى (دوستانى) داشته باشد و هيبت و شكوه خواهد بى آنكه مال و ثروت داشته باشد، بايد از خوارى معاصى خداوند به عزّت طاعت او درآيد باز دم بر بست. عرض كردم: اى پسر دخت رسول خدا! باز هم بفرما. فرمود: اى سفيان! پدرم سه نكته ادب به من آموخت و از سه چيز مرا نهى فرمود . امّا آن سه نكته ادب كه به من آموخت اين بود كه به من فرمود: فرزندم! هر كه با يار بد نشيند، به سلامت نماند و هر كه گفتارش را در بند نكشد، پشيمان گردد و هر كه به جاهاى بد نام آمد و شد كند، مورد بدگمانى و اتهام قرار گيرد. عرض كردم: اى پسر دخت رسول خدا! آن سه چيز كه تو را از آنها نهى كرد چيست؟ فرمود: مرا از همنشينى با كسى كه بر نعمت [ديگران] حسادت مى ورزد و از گرفتارى و مصيبت [ديگران ]شاد مى شود و يا كسى كه سخن چين است نهى فرمود.
تحف العقول : 376.