مِقْداد بن عَمْرو بن ثَعْلَبَه بن مالِک – مِقْداد بن اَسْود کِندی بَهْرانِی - اَبوسَعید
مِقْداد از لحاظِ مَرتَبَت و شأن ، پساز سَلْمان و اَبوذَرّ ، بر سایرِ صَحابی رسول خدا(ص) برتری داشت .
ایشان پیشاز اسلام درحَضْرَموت بود . در آن زمان میانِ وی و اِبن شَمَّر بن حُجْر کِندی برخوردی روی داد . مِقْداد با ضَرْ بَه شمشیر پای اِبن شَمَّر را مجروح ساخته و به مکّه گریخت . اَسْوَد بن عَبْدیغَوث زُهْری در مکّه او را به فرزندی پذیرفته و لِذا از آن پس ، مِقْداد بن اَسْوَد خوانده شده است .
مِقْداد جُزْوِ هفت نفر اسلامآورانِ نخستین بود که با دوّمین گروهِ مسلمانان به حَبَشَه مهاجرت نمود .
نامِ همسرِ ایشان ضُباعَه بنت زُبَیر بن عَبْدالمُطَّلِب : دخترعموی پیامبر میباشد .
در حدیث است که رسول خدا(ص) فرمودند :
انَّ الله عَزَّوجَلَّ اَمَرنِی بِحُبِّ اَرْ بَعَه و اَخْبَرَنِی اِنَّهُ یحِبُّهُمْ ،علی بن اَبیطالب(ع) ، اَبوذَرّ غِفاری ، مِقْداد و سَلْمان .
خداوند مرا فرموده که چهار نفر را دوست داشته باشم و به من خبر داد که خود نیز آنان را دوست دارد . اسامی آنها عبارتست از : علی بن اَبیطالب(ع) ، اَبوذَرّ غِفاری ، مِقداد بن اَسْوَد و سَلْمان .
مِقْداد با شرکت در تمامِ غَزَوات ، مُلْتَزِمِ رکابِ رسول خاتم(ص) بود . وی در جنگ بَدْر ْلِوای مسلمین را حَمْل میکرد . قبل از آغازِ غَزْوَه بَدْرْ ، هنگامیکه آنحضرت از اَنصار و مهاجرین در موردِ جنگ باکُفّارِ قُرَیش نظرخواهی میکردند . ابتدا اَبوبکر و سپس عُمَر با بیانِ سخنانی مأیوسانه که حاکی از قدرتِ رزمی برترِ دشمن ، توانمند بودنِ مشرکین و ضعفِ نیروهای اسلام بود ، پیشنهادِ انصراف از نبرد و بازگشتِ مسلمین به مدینه را مطرح کردند . این نَظَریه موجِبِ تَکَدُّرِ خاطرِ پیامبر خدا(ص) گردید . پساز اظهارِ نظرِ آن دو ، مِقْداد در جمعِ بَدْریون برپاخاسته وبه پیشگاهِ آنحضرت معروض داشت :
ای فرستاده خدا(ص) ! راهی را که خداوند فرموده در پیش گیر ! ما همراهِ تو هستیم . بخدا قَسَم ، آنچه بَنی اِسرائیل به مُوسَی (ع)گفتند که تو با خدایت جنگ کُن ما اینجا نشستهایم ! را هرگز از ما نخواهی شنید .
مِقْدادافزود:سوگند به کسی که تو را فرستاده ، اگرما را تا یمَن بِبَری، تمامِ طولِ مسیر را از دشمنانت پاک میکنیم.
آنحضرت در موردِ ایشان دعای خیر فرمودند . مِقْداد پساز جریانِ سَقیفَه ، با چند نفرِ دیگر از صَحابَه در مسجد حاضر شده و خِطاب به اَبوبکرگفت :
از این کارَت توبَه نَما ! برگرد و برو در خانَه بنشین و گریه کن و خِلافت را به صاحبش بده ! تو میدانی که رسول خدا(ص) بَیعَتِ علی(ع) را بر دوشِ تو نهاده و من هم یقین دارم که او پساز آنحضرت صاحبِ خِلافت است .
وی از شیعیانِ خاصِّ حضرت علی (ع) بود . از او چهل و هشت حدیث در صَحیحَین نقل شده است .
تاریخ تولّد مِقْداد را سی و هفت سال قبل از هجرت ذکر کردهاند . ایشان به سال 23 هجری در جُرْفکه شش کیلومتر از مدینه فاصِلَه دارد وفات یافته و در بَقیع به خاک سپرده شد .
منبع: سیمای صدر اسلام، علی شهبازی، 1392، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران
1- حَضْرَموت : ناحیهای در جنوبِ شبه جزیرةِ عربستان ، واقع در کشور یَمَن میباشد .
2- بحارالانوار ، ج 22 ، ص353 – کشف الغُمَّة ، ج 1 ، ص 139 ، مُتَرْجَم – لغت نامَةِ دهخدا ، کلمةِ مِقْداد .